۱۳۹۰ آبان ۲۸, شنبه

طعم بوسه ی عشق


من با شراب عشق تو تخدیر می شوم

روی زلال چشم تو تکثیر می شوم

یک قطره اشکم ای که نگاه تو آتش است

من روی گونه های تو تبخیر می شوم

عمرم کتاب کهنه ی شبهای بی کسی است

زیر نگاه سبز تو تفسیر می شوم

یک خواب مبهمم که پراست از هجوم عشق

زیبا غزل کنار تو تعبیر می شوم

من را به بوسهای تو جوان کن که سالهاست

دور از بهار چهره ی تو پیر می شوم

وای از شب فراق تو ای آفتاب عشق

سرزیر تیغ وپای به زنجیر می شوم

تابنده ماه من چو شبم بی تو بگذرد

تا صبح غرق گریه ی شبگیر می شوم

دست نوازشی به سر قلب من بکش

از دست روزگار چو دلگیر می شوم

روزی هزار بار ترا بوسم از عطش

من کی زطعم بوسه ی تو سیر می شوم؟

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر