توخوب وپاک وزلالی به آب میمانی
لطیف مثل خیالی به خواب میمانی
تودست نیافتنی مثل آرزوی محال
به بوسه ای زلب ماهتاب میمانی
تراچگونه به آغوش خود نگه دارم
که تردی وبه غرورحباب میمانی
تودود آتش عشقی به چشم خسته من
به سوزسینه واشک کباب میمانی
نمیتوان که تراباغریبه قسمت کرد
به سکرمستی جام شراب میمانی
توحس داغ بلوغی وهرم بوسه عشق
به التهاب دل آفتاب میمانی
شده است دفترشعرم زنام تولبریز
به شاه بیت غزلهای ناب میمانی
دراین تسلط تزویر وقحط سالی عشق
به روز اول یک انقلاب میمانی
میان اینهمه دیوار اینهمه زنجیر
به پرکشیدن من توی خواب میمانی
به جرم گفتن نام تومیشوم تکفیر
دراین زمانه به حرف حساب میمانی
تراسرودن وخواندن تلاش بی ثمریست
به برگهای سپید کتاب میمانی
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر