۱۳۸۹ اسفند ۴, چهارشنبه

رهبر فرشته است

شب شمه ای زروز سیاهم نمی شود
دوزخ حریف شعله آهم نمی شود
دل کنده ام زصحبت هرشیخ خرقه پوش
این شمع مرده مشعل راهم نمی شود
یک عمر پای منبر اینان نشسته ایم
غیر از بساط گریه فراهم نمی شود
فریاد کن که درد فراتر زناله است
کاروطن به زاری وماتم نمی شود
با نام دین به گرده مردم نشسته اند
دینداری وپرستش توتم نمی شود
ای اهل خاک کوشش بیهوده می کنید
رهبرفرشته ایست که آدم نمی شود
تنها امید کشور ایران جهاد ماست
راه دراز ورفتن کم کم نمی شود
ازنسل کورشیم وتاریخ شاهد است
سر میدهیم وگردن ما خم نمی شود
خون میچکد زخنجردژخیم وباز هم
از این سپاه سبز یکی کم نمی شود
یک سبزغرق خون کفن پوش سربدار
تصویر عاشقانه پرچم نمی شود ؟
همراه شوعزیز که هستیم بیشمار
باهم یکی شویم که بی هم نمی شود

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر