با اندامی به ظرافت شعر
حجم سترگی از اندوه را
کولی واربه شانه گرفته
باخود می بری
آه ای مسافرغریب
هرکجا اتراق کنی
دلهای بزرگ
بازیچه ی چشمهای شبرنگت می شوند
نقاش دردها
بوم دلم ازهرنقشی خالیست
درسایه سار تنهایی من لختی بیاسای
ومرا
به خوابهای زلال کودکیم ببر
با توام
عروسک عشق...
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر