۱۳۸۹ اسفند ۲۷, جمعه

آزادی که نباشد هیچ فصلی بهارنیست


فصلی که بوی باغ ندارد بهارنیست

گرخاطری فراغ ندارد بهارنیست

جایی که نای قمری وبلبل شکسته است

جزشیون کلاغ ندارد بهارنیست

وقتی که لاله سوگ نشین شقایق است

برسینه غیرداغ ندارد بهارنیست

هرجا که خانه ها همه زندان ظلمت است

جزدزد کس چراغ ندارد بهارنیست

اینجابرای بال کبوترمجال نیست

شهری که غیرزاغ ندارد بهارنیست

درکشوری که دولت آن چون طویله است

مجلس بجز الاغ ندارد بهارنیست

حالا که ملک کورش وبابک خرابه ایست

جزرهبری چلاغ ندارد بهارنیست

وقتی که میرقافله درحصرخانگیست

ازهیچکس سراغ ندارد بهارنیست.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر